تامین مالی مبتنی بر بدهی چیست؟
شرکتها برای تامین منابع مالی خود از روشهای مختلفی نظیر انتشار سهام، دریافت وام بانکی، گواهی سپرده و … استفاده میکنند. در واقع تامین منابع مالی به وسیله بانکها یا بازار سرمایه انجام میشود.یکی از روشهای موجود تامین منابع مالی، از طریق بازار سرمایه است که دو شیوه تامین مالی مبتنی بر بدهی و مبتنی بر سرمایه دارد. تامین مالی مبتنی بر بدهی در واقع بر مبنای قرضگرفتن از سرمایهگذاران ایجاد شده است و شرکتها میتوانند بدون نیاز به وامهای بانکی و به صورت مستقیم، نسبت به تامین نیازهای مالی خود اقدام کنند. در این مقاله به بررسی نحوه تامین مالی مبتنی بر بدهی خواهیم پرداخت، پس دقایقی از وقت خود را اختصاص دهید و تا پایان مقاله همراه ما باشید:
منظور از تامین مالی مبتنی بر بدهی چیست؟
در زمانهایی که شرکت نیاز به نقدینگی دارد، یا از طریق فروش سهام آن را تامین میکند یا اقدام به ایجاد بدهی میکند. در واقع زمانیکه شرکت، منابع مالی مورد نیاز خود برای استفاده در طرحهای سرمایهگذاری و تامین نقدینگی را از طریق استقراض از افراد یا نهادها و موسسات تامین کند، تامین مالی مبتنی بر بدهی شکلگرفته است. به طور کلی شرکتها با انتشار اوراق قرضه یا سایر ابزارهای موجود مبتنی بر بدهی، اقدام به جذب دارایی سرمایهگذاران میکنند. در این روش سرمایهگذاران در واقع به شرکت وام میدهند و در تاریخ مشخصی، اصل و سود پول خود را دریافت میکنند. در بازار سرمایه ایران تامین مالی مبتنی بر بدهی شامل اوراق صکوک، گواهی سپرده خاص، اوراق سلف موازی استاندارد و اوراق اختیار فروش تبعی میشود.
مزایای تامین مالی مبتنی بر بدهی
- کنترل تمام طرحها بر عهده شرکت است و سرمایهگذاران صرفا درخواست دریافت اصل و سود پول خود را دارند و نقشی در سرمایهگذاری وجوه جمعآوریشده نخواهند داشت.
- به دلیل تامین هزینهها با وام، امکان باقیماندن سود طرحها در شرکت یا تقسیم آن بین صاحبانش وجود دارد.
- سود وامهای دریافتی قبل از محاسبه مالیات پرداخت میشوند، به همین جهت میزان مالیات کمتر خواهد بود.
- صکوک(اوراق قرضه اسلامی)، میزان نقدینگی بانی را افزایش میدهد و داراییهای غیر نقد یا با نقدینگی پایین، از ترازنامه خارجشده و وجوه نقد جایگزین آن میشود. ضمنا با اینکه بخشی از دارایی از بانی جدا میشود، بازهم امکان استفاده از آنها برای بانی وجود خواهد داشت.
- به دلیل انتشار اوراق صکوک با پشتوانه دارایی یا منفعت، ریسک آنها پایین است و هزینه تامین مالی را کاهش میدهد.
- امکان تامین مالی با حجمهای بالا
- امکان تامین مالی بلندمدت
- پرداخت اصل بدهی در سررسید
- معافیت مالیاتی از سود اوراق برای وامدهندگان
- نظارت دقیق سازمان بورس بر انتشار اوراق
- متنوعبودن ابزارهای تامین مالی
- ابزار مدیریت حجم نقدینگی برای بانک مرکزی
- مدیریت نقدینگی برای بانکها و موسسات مالی
- امکان مشارکت سرمایهگذاران خرد در تامین مالی شرکتها
معایب تامین مالی مبتنی بر بدهی
- شرکت بانی باید نقدینگی لازم برای بازپرداخت وام را داشته باشد.
- به دلیل تامین منابع لازم برای بازپرداخت وام از سود طرحها، در کنار سودده بودن، جریان نقدی مثبتی جهت نمایش سود وجود ندارد.
- متقاعدکردن سرمایهگذاران برای اعطای وام، هزینه و زمان زیادی میطلبد.
- میزان نرخ بهره وام دریافتشده اگر بالا باشد، در نرخ بازگشت سرمایه نیز تاثیر خواهد داشت.
- برای تضمین بازپرداخت بدهیهای موجود، رهنگذاری وثیقههای مکفی الزامی است.
سهم تامین مالی مبتنی بر بدهی از بازار سرمایه
در ایران سهم تامین مالی از طریق انتشار اوراق بدهی در بازار سرمایه نسبت به سیستم بانکی بسیار کم است. این نسبت در سال ۹۸ به ۲۱ درصد رسید که بیش از ۹۰ درصد از آن ۲۱ درصد، متعلق به دولت بود و شرکتها سهم کمی داشتند و بیشتر تامین مالی خود را از بازار پول تامین میکردند. لازم به ذکر است که در سال ۹۷ سهم تامین مالی از بازار سرمایه، ۱۴ درصد بوده که در سال ۹۸ رشد بالایی داشته و دلیل آن افزایش مشارکت بوده است. میزان اوراق شرکتی در سال ۹۸ نسبت به ۹۷ نیز کاهش داشته و در سال ۹۸ حدود ۱۰۱ هزار میلیارد تومان اوراق منتشر شده است. طبق آخرین آمار در ۱۰ ماه نخست سال ۱۳۹۹، انتشار اوراق با رشد دوبرابری، به ۱۶۵ هزار میلیارد تومان رسیده است که ۱۵ درصد سهم شرکتها و ۸۵ درصد باقی نیز سهم دولت بوده است. در کشور آمریکا نیز میزان انتشار اوراق بدهی بیشتر از تامین مالی از طریق بانکها است به نحوی که سهم تامین مالی از بازار سرمایه به بیش از ۷۰ درصد رسیده است.
هزینه تامین مالی از طریق بدهی
سرمایه متشکل از بدهی و حقوق صاحبان سهام است. در واقع هزینه سهام، پرداخت سود به سهامداران و هزینه بدهی، پرداخت بهره به دارندگان اوراق قرضه است. با انتشار اوراق قرضه، شرکتها متعهد به پرداخت اصل و سود سالانه به دارندگان این اوراق میشوند و در واقع نرخ بهره، بیانگر هزینه قرضگرفتن برای صادرکننده اوراق است. به طور کلی مجموع هزینههای تامین مالی از طریق سهام و بدهی، هزینه سرمایه شرکت است. هزینه سرمایه، در واقع حداقل میزان بازدهی است که یک شرکت باید کسب کند تا حقوق صاحبان سهم و تامینکنندگان سرمایه را تضمین کند. عموما همیشه لازم است تا بازدهی شرکت بیش از هزینهها باشد چراکه در غیر اینصورت، نفعی برای سرمایهگذاران ندارد و شرکت مجبور به تغییر ساختار خود میشود.
فرمول هزینه تامین مالی از طریق بدهی
فرمول هزینه تامین مالی از طریق بدهی به صورت زیر است:
K(هزینه ایجاد بدهی) = هزینه بهره x (۱-نرخ مالیات)
به دلیل کسر بهره بدهی از مالیات در اغلب موارد، هزینه بهره بر مبنای بعد از مالیات محاسبه میشود تا مقایسه آن با هزینه سهام آسانتر شود، چراکه از درآمد حاصل از سهام، مالیات کسر میشود.
اندازهگیری تامین مالی از طریق بدهی
نسبت بدهی به سهام (D/E)، معیاری است که برای اندازهگیری و مقایسه میزانی از سرمایه شرکت که از طریق بدهی تامینشده، استفاده میشود. فرض کنید میزان کل بدهی شرکتی ۴ میلیون دلار و کل حقوق صاحبان سهام آن نیز ۱۲ میلیون دلار است. در واقع نسبت بدهی به سهام ۳۰ درصد است که بیانگر این امر خواهد بود که به ازای هر یک دلار بدهی، ۳ دلار سهام وجود دارد.
نرخ بهرههای تامین مالی از طریق بدهی
سرمایهگذاران در اوراق بدهی، برخی به کسب سود علاقه دارند و تمایل برخی دیگر نیز به حفظ اصل پول است. نرخ بهره در واقع توسط نرخهای بازار و اعتبار وامگیرنده تعیین میشود و هرچه نرخ بهره بالاتر باشد، ریسک نیز بالاتر خواهد بود. بر خلاف دشواربودن تامین مالی از طریق بدهی، این اوراق امکان تامین منابع مالی در نرخهای کمتر از تامین مالی با سهام را فراهم میکنند و مزیت دیگر آنها این است که بهره بدهی از مالیات کسر میشود. همواره لازم است توجه داشته باشیم که اضافهکردن بیش از حد بدهی، هزینه سرمایه را افزایش میدهد و میتواند به کاهش ارزش فعلی شرکت منجر شود.
کلام آخر
به طور کلی تامین مالی شرکتها یا از طریق بانک یا بازار سرمایه انجام میشود. در بازار سرمایه نیز تامین مالی یا از فروش سهام یا از طریق انتشار اوراق قرضه میسر میشود. در واقع تامین مالی مبتنی بر بدهی با انتشار اوراق قرضه انجام میشود که در این روش سرمایهگذاران یا نهادها و موسسات مختلف، اقدام به قرضدادن سرمایه به شرکتهایی که نیاز به منابع مالی برای انجام پروژهها یا تامین نقدینگی مورد نیاز خود را دارند، میکنند. این اوراق تاریخ بازپرداخت مشخصی برای اصل و سود پول دارند و وامدهندگان در نحوه هزینهکرد سرمایه قرضداده شده به شرکتها هیچ دخالتی ندارند. لازم به ذکر است که به دلیل مشکلات موجود برای تامین منابع مالی مبتنی بر بدهی، بسیاری از شرکتها کسری خود را از بازار پول تامین میکنند و اگر بازار سرمایه زیرساختهای مناسبی ایجاد کند تا تامین مالی آسانتر باشد، با استقبال بیشتری روبرو خواهد شد.
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)