روش مارتینگل چیست؟ چگونه میتوان سود خود را مدیریت کرد؟
یکی از دغدغههای افرادی که شرطبندی میکردند همیشه این بوده که چگونه کمترین ضرر را متوجه سرمایه خود کنند یا چه کار کنند که شانس کسب سود آنها از این شرطبندی، بیشتر از باخت و ضررشان باشد. در این زمینه نظریههای متنوعی منتشر شد که طی آزمون و خطاهای بسیار، کارایی آن چنانی نداشت. تا این که نظریه مارتینگل این گره را تا حدودی باز کرد. در این روش تا حد زیادی شانس کسب سود و برنده شدن بیشتر از حالت نرمال است و به مرور زمان کمی دستخوش تغییرات شد تا این که بعدها در بازار بورس نیز مورد استفاده سرمایهگذاران قرار گرفت. به منظور آشنایی با روش خرید پله ای مارتینگل برای کاهش میزان ضرر سرمایهگذاری با ما همراه باشید.
آشنایی با تاریخچه ی مارتینگل
مارتینگل نام یک شخص نیست. در لغت، Martingale یعنی افسار اسب! در فرانسه قرن هجدهم این لغت به بعضی استراتژیهای شرطبندی اشاره داشت. مثلا روشی که در آن پرتاب سکه صورت میگرفت و افراد بر سر شیر یا خط شرطبندی میکردند. در سال 1939 دانشمندی به نام ویل (Ville) اصطلاح مارتینگل را در اشاره به یک دنباله از متغیرهای تصادفی به کار برد. بعدها ژوزف دوب(Joseph Doob) تئوری مارتینگل را توسعه داد. این تئوری در گذر زمان از حوزه شرطبندی فراتر رفت و راه خود را به بورس و بازارهای مالی باز کرد.
مارتینگل چیست؟
مارتینگل یک نوع استراتژی معاملاتی است که سرمایهگذاران با استفاده از آن میتوانند به سودهای قابل توجهی دست پیدا کنند. به عبارت دیگر مارتینگل به روشی گفته میشود که در آن، با وارد شدن یک معامله به زیان، حجم معامله بعدی باید دو برابر شود. در ابتدا این روش بیشتر در شرط بندیها کاربرد داشت و این استراتژی برای اولین بار توسط یکی از ریاضیدانهای فرانسوی به نام پاول پیر لوی در قرن ۱۸ میلادی مطرح شد.
در مقابل این استراتژی یک استراتژی به نام ضد مارتینگل وجود داشت که معتقد بود با هر شکستی که در معاملات تجربه میکنید، باید مقدار پولی که در معامله تزریق کردهاید را نصف کنید و هر دفعه که سود کسب کردید، مقدار سرمایه را دو برابر کنید. این روش دقیقا برعکس روش مارتینگل بود. باید در نظر داشته باشید که روش مارتینگل در معاملات بازار بورس، نیاز به ریسکپذیری بالایی دارد.
روش خرید پلهای مارتینگل
همانطور که در بخشهای قبلی اشاره شد، روش مارتینگل در بازار بورس یک نوع استراتژی معاملاتی برای افراد ریسکپذیر است.
برای خرید سهام به صورت پلهای به روش مارتینگل باید بر اساس مراحل عمل کنیم:
- در مرحله اول تمام مبلغی را که میخواهیم سرمایهگذاری کنیم، مشخص کرده و مشخص میکنیم که این مبلغ را در چند مرحله سرمایهگذاری خواهیم کرد.
- در مرحله بعدی، سرمایه را به چند قسمت مساوی تقسیم میکنیم.
- مقدار خرید در هر مرحله باید با نسبتی از توان ۲ انجام شود.
برای درک بهتر به این مثال توجه کنید: فرض کنید بعد از ارزیابی سهم مورد نظر، قصد داریم سهم را در سه مرحله یا سه پله خریداری کنیم. وقتی میگوییم قصد خرید در سه پله را داریم، یعنی میخواهیم در (پله اول، ۱ قسمت)، در (پله دوم، ۲ قسمت) و در (پله سوم، ۴ قسمت) از تمام سرمایهمان را به خرید سهم اختصاص دهیم. (۱+۲+۴=۷)
- در مرحله اول، یک قسمت را خریداری میکنیم، اگر شرایط مطابق با خواسته ما نبود و قیمت سهم کاهش پیدا کرد، پله دوم را شروع میکنیم.
- در پله دوم، دو قسمت از کل پول (دو برابر مرحله قبل) را روی سهم سرمایهگذاری خواهیم کرد.در صورت رشد قیمتی سهام، سریعتر از ضرر خارج خواهیم شد و حتی ممکن است به سود هم برسیم اما اگر باز هم قیمت سهم کاهش پیدا کرد و به حد ضرر تعیین شده رسیدیم، وارد پله سوم خواهیم شد.
- در مرحله سوم میتوانیم ۴ قسمت باقی مانده را در قیمت جدید که پایینتر از سایر قیمتها است، خریداری کنیم.
مدیریت ریسک و سرمایه با مارتینگل
همانطور که تا این بخش از مقاله اشاره کردیم، روش مارتینگل به سبک معاملاتی سرمایهگذاران توجه چندانی ندارد و تنها رکن آن، این است که با ورود معامله به زیان در فواصل مشخص، باید به حجم معامله مورد نظر افزوده شود تا با برگشتن به اصلاح قیمت در بازار، اول زیان به وجود آمده جبران شود و دوم این که مجموع معاملات انجام شده وارد سود شود.
شاید بگویید که این استراتژی همیشه کارساز بوده و بهتر است همیشه از این روش برای جبران ضرر و کسب سود استفاده کنیم اما اینطور نیست! دقت داشته باشید که افزایش حجم معامله در فواصل تعیین شدهای امکانپذیر است و کافی است بین این فاصلههای مشخص شده، بازار هیچ اصلاح قیمتی را به وجود نیاورد، با این روال، آنقدر سرمایه خود را در معامله تزریق خواهید کرد که در نهایت معامله شما به ضرر شناور تبدیل شده و آرام آرام تمام سرمایه خود را از دست بدهید.
شرح یک مثال از فرآیند شرط بندی
برای درک بهتر از عنوان روش خرید پله ای مارتینگل بهتر است با یک مثال از شرط بندی شروع کنیم و در ادامه این روش را در بازار بورس بررسی و ارزیابی کنیم. برای شروع فرض کنید یک شخص در یک شرط بندی حاضر شده و عنوان شرطبندی هم پرتاب یک سکه به آسمان و ظاهر شدن روی شیر و خط همان سکه است. اگر شخص داستان ما روی شیر سکه شرطبندی نکرده باشد، معادل سرمایهای که گذاشته سود کسب خواهد کرد و اگر در این پروسه روی خط سکه ظاهر شود معادل همان سرمایه متضرر خواهد شد.
فرض کنید سرمایهای که این شخص در بازی گذاشته، به میزان A تومان بوده است. در پرتاب اول اگر روی شیر سکه ظاهر شود طبیعی است که سرمایه این شخص در این شرط بندی به2A تومان تبدیل شده است. حال اگر در نقطه مقابل روی خط سکه ظاهر شود این شخص در شرطبندی باخته و طبق این نظریه اگر دو برابر سرمایه را مجدد شرطبندی کند سرمایه جدید او 2A تومان است، اگر در این مرحله ببرد سود او به شکل زیر خواهد بود:
- باخت مرحله اول: A تومان
- برد در مرحله دوم: 2A تومان
- محاسبه سود در این شرط بندی: A=2A-A تومان
بیایید فرض کنید این شخص با ادامه شرطبندی مجدد در این مرحله میبازد و طبق این نظریه باید دو برابر سرمایه قبلی یعنی 4A را به این پروسه تخصیص دهد. اگر برنده شد شرایط به شکل زیر نمایش داده میشود:
- باخت مرحله اول و دوم: A+2A=3Aتومان
- برد در مرحله سوم: 4A تومان
- محاسبه سود در این شرط بندی: 4A-3A=A تومان
دقت داشته باشید اگر این چرخه بارها در این فرآیند پیش بیاید به شرطی که سرمایه شما تمام نشده باشد، از این فرآیند با کسب سود خارج خواهید شد.
کاربرد روش مارتینگل در بورس چیست؟
طبق روش مارتینگل در بورس شما سرمایه اولیه خود را به قسمتهای نامساوی (از توانهای عدد ۲) تقسیم میکنید و خرید خود را در قیمتهای مختلف بر مبنای این ضرایب انجام میدهید.
برای درک بهتر تصور کنید که شما یک سهم را با ارزش ۱۰۰ تومان خریداری کردهاید و بر خلاف تصورات و پیشبینیهایی که داشتهاید، سهم با ضرر مواجه شده و ارزش قیمتی آن ۵ درصد افت کرده است و طبیعتا به ۹۵ تومان رسیده است. مطابق روش مارتینگل در بورس در این مرحله شما باید ۲ عدد سهم جدید خریداری کنید. اگر این کار را انجام دهید میزان میانگین کل خرید شما به ۹۶.۷ تومان خواهد رسید و در صورتی که سهم رشد قیمتی به بالای ۹۶.۷ تومان داشته باشد، کل فرآیند سرمایهگذاری شما سودآور خواهد بود و این امر در صورتی اتفاق افتاده که قیمت سهم شما هنوز به ۱۰۰ تومان اصلی که سهم را در آن قیمت خریداری کردهاید نرسیده است.
فرض کنید باز قیمت سهم بر خلاف پیش بینیهای شما مجدد ۵ درصد دیگر ضرر کند و قیمت آن به ۹۰.۲۵ تومان برسد، باز شما طبق روش مارتینگل باید دو برابر خرید قبلی یعنی ۴ سهم را خریداری کنید. با این کار میانگین کل خرید شما از این سهم به ۹۳ تومان کاهش پیدا میکند و این در حالی است که قیمت اصلی سهم شما ۱۰ درصد کاهش پیدا کرده است. اگر قیمت این سهم تنها ۳.۵ درصد رشد داشته باشد، باز کل خرید شما طبق نظریه مارتینگل سودآور خواهد بود.
مزایای روش مارتینگل
در صورتی که در فرآیند سرمایهگذاری قیمت سهام شما از قیمت اولیه که در آن سهام را خریداری کردهاید، فاصله گرفت و به زبان سادهتر ارزش قیمتی سهام کاهش پیدا کرد، با این نظریه میتوان قبل از رسیدن سهام به قیمت اولیه که در آن سهم خریداری شده است وارد سود شد؛ به جای این که دست روی دست بگذاریم تا یک روز سهم به وضعیت عادی برگردد. طبق تجربه در بازار بورس مشاهده شده است که یک سهم زمانی که افت قیمتی پیدا میکند به راحتی قیمت قبلی برنمیگردد و سرمایهگذاران زمان زیادی منتظر برگشت قیمت سهام خود در بازار هستند که این فرآیند برای بسیاری از افراد غیر قابل تحمل است. این جا است که با استفاده از نظریه مارتینگل به راحتی و با خیال آسوده به شرط تمام نشدن پولتان میتوانید قبل از این که قیمت سهام به قیمت خرید شما رسیده باشد، سرمایهتان را با سود از بازار خارج کنید.
معایب روش مارتینگل
در نظر داشته باشید که روش خرید پله ای مارتینگل در بخشهای مختلف دنیا توسط سرمایهگذاران و متخصصان بزرگی به اجرا درآمده و بسته با چهارچوبها و ضوابط بازار مالی و سرمایهگذاری همان بخش، بومیسازی شده است. طبق این نظریه کاملا شفاف است که در صورت داشتن سرمایه، به دفعات میتوان از آن استفاده کرد تا با ضرر کمتر از سهم خارج شد چه بسا حتی با کسب سود!
نکته مهم این است که سرمایه ما منبع نامحدودی ندارد که به دفعات از آن استفاده کنیم و تا ابد نمیتوانیم دو برابر سرمایه قبلی سهام بخریم! وقتی چند مرحله طبق این روش پیشروی کنیم میبینیم که سرمایهمان تمام شده و دیگر پولی برای خرید سهام بیشتر در این بازار نمانده است.
در گام اول باید توجه داشته باشید که الزاما دفعات تکرار این پروسه باید توسط سرمایهگذار مشخص شده باشد تا بتوان از عهده آن به راحتی برآمد. طبق تجربه معمولا فعالان بازار اظهار میکنند که دفعات این نظریه را به ۳ مرحله کاهش دهید. یعنی سرمایه خود را به چهار بخش نامساوی تقسیم کنید که به این شکل خواهد شد: ۱، ۲، ۴، ۸. همانطور که مشخص است این ضرایب طبق روش مارتینگل چیده شدهاند که در هر مرحله میزان آن به توان ۲ رسیده است.
در صورت اجرای این تقسیمبندی، زمانی که قیمت سهام اولیهتان کاهش پیدا کرد، بازه حد ضرر خود را باید به سه قسمت تقسیم کنید و هر باری که قیمت سهام به یکی از این سه بخش مد نظر نزدیک شد، باید پله بعدی خرید خود روی آن سهم را اجرا کنید. در نتیجه هم حد ضرر را رعایت کردهاید و هم در صورت فعال نشدن آن و رشد قیمت سهم از هر قیمتی (چه خرید اول و چه خرید آخر) قیمت خرید شما بهینه شده است و با اولین رشد،کل خریدتان وارد سود میشود.
باید در نظر داشته باشید که موفقیت در استفاده از این روش، به میزان دانش و آگاهی شما از فرآیند سرمایهگذاری در بازار بورس بستگی دارد. در صورتی که نسبت به روشهای تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی مسلط باشید، شانس کسب سود شما بسیار قویتر خواهد بود. در غیر این صورت به احتمال زیاد سرمایه شما با ضرر و زیان جبران ناپذیری مواجه خواهد شد.
سخن آخر
افراد در فرایند سرمایهگذاری خود در بازار سرمایه، ممکن است بر خلاف تصورات و پیشبینیهایی که داشتهاند با ضرر و زیان مواجه شوند یعنی سهم را در روز اول با یک قیمت مشخصی خریداری کردهاند و با مرور زمان ارزش قیمت سهم کاهش پیدا کرده است. در این موارد شخص سرمایهگذار سه راهکار در پیش دارد، در ابتداییترین حالت، ممکن است شخص تصمیم به فروش سهام بگیرد و با ضرری که متحمل شده است از سهم خارج شود. در حالت دوم ممکن است شخص تصمیم به صبر گرفته باشد و به امید برگشت قیمت سهم دست روی دست گذاشته باشد. در حالت آخر ممکن است شخص سرمایهگذار با استفاده از برخی از راهکارها برای به حداقل رساندن این ضرر و گاهی کسب سود در این موقعیت از سهم خارج شود. استراتژی مارتینگل یکی از بهترین استراتژی برای جلوگیری از متحمل شدن زیان بیشتر و شاید کسب سود در این شرایط باشد. طبق توضیحات کاملی که در این مقاله ارائه شد شما با استفاده از نظریه مارتینگل میتوانید در شرایط ریزش قیمت، ضرر کمتری را متحمل شوید. این امر به شرطی دارای اعتبار است که شما نسبت به تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی در بازار سرمایه آشنایی داشته باشید.
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)