رکود تورمی چیست؟
بدترین وضعیت و شرایط اقتصادی هر کشور با واژهای به نام «رکود تورمی» تشریح میشود که در واقع به معنای رکود و تورم اقتصادی همزمان آن کشور است. رکود تورمی در حقیقت به دورهای که کاهش وحشتناک اقتصادی کشور در زمینه تولید، درآمد، اشتغال و تجارت رخ میدهد و همراه با طوفانی از خبرهای بد اقتصادی است، اطلاق میشود.
این واژه شرایط خوبی را در اقتصاد نشان نمیدهد و مدت زمان این دوره معمولا حداقل بین 6 ماه تا یک سال خواهد بود؛ از اینرو دولتها در چنین شرایطی به دنبال راهکارهای موثر و مفید برای برطرفسازی چنین رکودی هستند تا کشور را از این وضعیت نامطلوب اقتصادی نجات دهند.
در اینجا تلاش خواهیم کرد تا تعریف کامل و جامعی از رکود تورمی، تاریخچه، تاثیرات آن بر اقتصاد، عوامل ظهور و روشهای درمان در اختیارتان قرار دهیم؛ بنابراین توصیه میکنیم مطالعه این مطلب را از دست ندهید.
تعریف رکود اقتصادی تورمی یا ایستایی تورمی
رکود تورمی (stagflation) از ترکیب دو کلمه stagnant به معنای راکد و inflation به معنای تورم تشکیل شده است و به حالتی در اقتصاد گفته میشود که تورم با رکود به صورت همزمان پدیدار خواهد شد. رکود به معنای کاهش مداوم نرخ رشد تولید ناخالصی داخلی یک کشور برای چندین دوره متوالی و تورم به معنای افزایش مداوم قیمتها در دورههای زمانی مختلف است که هر دو مفهوم اقتصادی بیانگر رخ دادن فاجعه بزرگ اقتصادی یک کشور هستند؛ در نتیجه زمانیکه رکود اقتصادی تورمی رخ دهد، نرخ رشد اقتصادی کاهش مییابد و سبب بیکاری میلیونها نفر میشود و وضعیت اقتصادی نابسامانی برای قشر ضعیف جامعه به وجود میآید.
به طور کلی در چنین دورهای شاهد کاهش بیسابقه در چهار عامل تولید، درآمد، اشتغال و تجارت کشور خواهیم بود که حداقل به مدت 6 ماه تا یک سال ادامه دارد؛ از اینرو ایستایی تورمی به عنوان کابوس دولت هر کشور در زمینه اقتصاد است که اثرات مخربی روی جامعه دارد و باید هر چه سریعتر با روشها و راهکارهای اصولی برطرف شود.
تاریخچه رکود تورمی
تا پیش از دهه 1970 میلادی، واژه رکود اقتصادی تورمی وجود نداشت. این اصطلاح نخستین بار در طول یک دوره تورم و بیکاری در بریتانیا در بین دهه 70 و 80 میلادی مطرح شده است که در آن سیاست گذاران نقش اصلی سیاست مالی در کنترل تورم را تشخیص ندادند اما تلاش کردند تا از تدابیر و سیاستهای غیر پولی برای چنین شرایطی بهره ببرند.
همچنین تخمینهای نادرست سیاست گذاران از درجه تقاضای بیش از حد در اقتصاد سهم به سزایی در گسترش تورم بریتانیا در این سالها داشته است. به طور کلی رکود تورمی تنها به بریتانیا محدود نبود و آمریکا هم در چنین سالهایی (دهه 1980-1970) میلادی با تورم غیرقابل کنترل به همراه کاهش تولید ناخالصی داخلی و افزایش بیکاری مواجه شد. مطابق دیدگاه اقتصاددانان، رکود اقتصادی تورمی امری شایع در بین هفت اقتصاد عمده در سال 1973 تا 1982 بوده است که در نهایت پس از کاهش نرخ تورم در سال ۱۹۸۲، اقتصاددانان تمرکز خود را از سمت دلایل رکود تورمی به عوامل تعیین کننده رشد بهرهروی و تاثیر دستمزدهای واقعی در تقاضا برای کار معطوف کردند.
تاثیرات رکود تورمی روی اقتصاد
بدون تردید، رکود اقتصادی تورمی یکی از بدترین و وحشتناکترین شرایط برای هر دولت و جامعهای است که جنبه های مختلفی را تحت تاثیر قرار میدهد. در واقع کاهش رشد تولید ناخالص داخلی واقعی همزمان با افزایش قیمتها در جامعه به معنای فاجعه بزرگ اقتصادی یک کشور است که بر اساس تحقیقات انجام گرفته، اثرات متعددی بر اقتصاد و جامعه آن کشور دارد که به شرح زیر هستند:
- کاهش نرخ رشد تولید ناخالصی بازار داخلی
- بیکاری میلیونها نفر به واسطه کاهش تولید و تعدیل نیروی انسانی بنگاههای اقتصادی و شرکتها
- ورشکستگی شرکتها و کارخانههای متعدد
- کاهش درآمد مردم جامعه و پایین آمدن قدرت خرید مصرف کنندگان
- کاهش رشد اقتصادی بخش طبیعی چرخه اقتصاد کلان کشور
- افزایش مستمر قیمت کالاها و خدمات
- تمایل کم مصرفکننده به خرج کردن پول و کم ارزش شدن روز به روز پول
علل ظهور رکود تورمی
اغلب کارشناسان اقتصادی تنها عوامل اقتصادی را دلیل بروز رکود تورمی بیان میکنند که شامل مواردی چون میزان کارایی سیاستهای پولی و مالی، ساختار بودجهای دولت، ویژگیهای ساختاری اقتصاد، میزان کششپذیری سرمایهگذاری نسبت به نرخ بهره، الگوهای مصرف، پس انداز و سرمایهگذاری، چگونگی جانشینی جبری و میزان نقش دولت در اقتصاد میشوند که در کنار هم سبب تشدید یا بروز این پدیده خواهند شد.
همچنین این عوامل اقتصادی در مقابله و خروج از ایستایی تورمی کشورها هم کارآمد هستند. حال بسیاری از کارشناسان معتقد هستند که در کنار عوامل اقتصادی، عوامل سیاسی و اجتماعی هم در ظهور رکود اقتصادی تورمی نقش دارند. برای مثال افزایش هزینه تولید، تغییرات مکرر مدیران و مسئولان کشور، عدم تصمیمگیری دقیق و اصولی، سردرگمی سرمایهگذران و اسراف سرمایه، ناکارآمدی ساختار اقتصادی، طولانی شدن پروژههای دولتی و … از سری عوامل سیاسی و اجتماعی به شمار میآیند که در بروز ایستایی تورمی تاثیرگذار هستند.
راهکارهای خروج از رکود تورمی
رکود اقتصادی تورمی نوعی بیماری اقتصادی است که در آن درآمد مردم کاهش پیدا میکند، قدرت خرید از بین میرود و نرخ رشد تولید ناخالصی داخلی بازار کاهش مییابد؛ از اینرو دولت باید هرچه سریعتر با روشهای موثر به کنترل این پدیده اقدام کرده و شرایط را به حالت اول بازگرداند تا از خسارتهای بزرگ جلوگیری کند. اغلب اقتصاددانان برای خروج از رکود ناشی از کمبود تقاضای موثر و تورم، روشهای درمانی سادهای مبتنی بر نظریه کینز (اقتصاددان انگلیسی) را ارائه میدهند. در ادامه این بخش روشها و راهکارهای موثر خلاصی دولتها از رکود اقتصادی تورمی را بیان میکنیم:
کاهش رکود و کسادی با به کارگیری سیاستهای پولی و مالی انبساطی شامل:
- افزایش هزینههای عمرانی
- کاهش مالیاتها
- خرج کردن بیشتر درآمدها (سیاستکسر بودجه آگاهانه)
- افزایش حجم پول و نقدینگی در گردش توسط بانک مرکزی
- کاهش نرخ بهره توسط بانک مرکزی
- کاهش تورم با به کارگیری سیاستهای پولی و مالی انقباضی شامل:
- کنترل حجم نقدینگی
- افزایش نرخ بهره
- افزایش مالیاتها
- کنترل هزینههای دولت و بودجه بدون کسری (یا حتی دارایی مازاد)
سخن آخر
همانطور که بیان شد، تدابیر لازم برای مبارزه با تورم کاملا برعکس تدابیر مورد نیاز برای رکود اقتصادی هستند که دولتها باید با اصلاح ساختار اقتصادی، شایسته سالاری، افزایش بهرهوری تولید و صنعت از شدت رکود تورمی کاسته و در دراز مدت با مقاومت در برابر معضلات و تغییر ندادن سیاستها به درمان این پدیده کمک کنند.